انتقاد لازمه ی دموکراسی است یا خیر؟

طرح یک سوال إز آقای استاندار؟؟؟
انتقاد لازمه ی دموکراسی است یا خیر؟
دکتر غلامرضا شریعتی بعد إز روی کار آمدن یکی إز معدود نقاط روشن کارنامه اش شعار انتقادپذیری بود و دستوری که به مدیران مبنی بر انتقادپذیر بودن و عدم طرح شکایت إز رسانه ها و منتقدین صادر کردند
اما در کمال تعجب می بینیم که بعد از طرح چند انتقاد إز ایشان توسط اهواز نو در چند روز گذشته…دیروز رئیس سابق روابط عمومی استانداری اقای شهاب رزمی در تماس با مسئولان مناطق نفتخیزجنوب خواستار برخورد با نگارنده ی مقالات انتقادی بابک طهماسبی می شود!!!
که اقای استاندار باید به صراحت مواضع خود را روشن کند…که آیا مرگ خوبست اما برای همسایه؟!
یعنی دقیقا مشخص کند که انتقاد إز همه ی مدیران باشد و إز ایشان خیر؟!!
یا اینکه إعلام کند انتقاد إز استاندار ممنوع است؟؟ و أین را بصورت یک دستورالعمل اعلام کند؟!
آیا استاندار خوزستان شأن خود را اجل بر شأن أهالی قلم و رسانه و منتقدان می داند؟!!
نکته ی دیگر موضوع رفتار شهاب رزمی که به تازگی مدیرکل حقوقی استانداری نیز شده است؟! با منتقدین است که با ادارات آنها تماس میگیرد و خواهان برکناری و برخورد و…می شود؟!!
آیا مدیرکل جدید یا بقول پادگانی ها آشخور استانداری نمی داند که نفت یا هیچ سازمان دولتی حق ورود به موضوعات شخصی و فعالیت های اجتماعی أفراد در بیرون إز سازمان را ندارد؟!
و یا ایشان فکر می کند که سازمان های دولتی زندانبان کارمندان خویشند؟!
و حق ورود به مسائل خصوصی و نظرات شخصی أفراد در بیرون إز سازمان را دارند؟
آیا ایشان که یک شبه إز نیروی قراردادی سرم سازی رازی به میراث خوار پست های کلیدی استانداری تبدیل شده است و مرتبا در استانداری خوزستان پست عِوَض میکند! بدون اطلاع دکتر شریعتی به چنین کارهایی اقدام میکند؟
یا با هماهنگی ایشان…سعی در خفه کردن صدای منتقد به هر صورت و روش دارند؟!
ما منتظر پاسخ شفاف اقای استاندار در أین خصوص هستیم که ببینیم استاندار خوزستان با چنین برخوردهای دفعی و قهری با منتقدان موافق است یا خیر؟
در پایان ذکر یک نکته را لازم می دانم که ما تا رسیدن به نتیجه که همانا درست شدن وضع عمومی خوزستان و تقسیم فرصت های رشد بطور عدالت آمیز بین تمام اقوام خوزستانی و نیز إز بین رفتن تبعیض در انتصابات بین عزیز دردانه های آزمایشگاه نرگس! با باقی مردم شریف خوزستان دست إز انتقاد نخواهیم کشید
اینکه عده ای بخواهند بخاطر بقای خود ما را إز جایگاه های خود برکنار کنند طبیعی است و مبارزه با بی عدالتی تا بوده تاوان داشته است
اما مردم عزیز خوزستان إز تمامی اقوام بدانند ما کماکان محکم کنار آنها هستیم و عاشقانه برای حق و حقوق آنان و تقسیم عادلانه ی فرصت ها بین تمام اقوام خوزستانی تلاش می کنیم
و سخن پایانی با بظاهر إصلاح طلبان دیروز سرم سازی و عوامل فشار به منتقدین در امروز…
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام
و ساقه های جوانم ا ضربه های تبرهایتان زخم
دار است
با ریشه چه می کنید؟
گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید؟!
“پرواز را علامت ممنوع می زنید”
با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
گیرم که می زنید…
با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
٩ دی ماه٩۶/بابک_طهماسبی