اقتدار در تعلیق !!!

کدام یک رییس دیگری اند؟! بهمیی رییس سپهری؟
یا سپهری رییس بهمیی؟!!
کارکنان حفاری سردرگم در یافتن پاسخ این
سوال؟!
برای اینکه به این سوال پرسنل شریف شرکت ملی حفاری پاسخ دهیم ابتدا باید نقبی بزنیم به اتفاقاتی که در هنگام انتصاب سپهرسپهری به مدیریت شرکت ملی حفاری رخ داد…
نمایندگانی که به شدت حیدر بهمنی را به هر دلیل قبول داشتند بعد از این انتصاب؛به یکباره شروع به اعتراضات شدید و مصاحبه های تند رسانه ای می کنند
و از وزیر نفت خواهان ابطال حکم سپهری می شوند
سپهری جوان هم می بیند که در همین ابتدای امر می رود که دچار چالش و بحرانی بزرگ شود…و قطعا مانند هر إنسان دیگری دچار اضطراب و استرس می شود…
در همین هنگام محمد بهمیی با برنامه یا بی برنامه ی قبلی(قضاوت را به عهده ی مخاطبان فهیم و أفکار عمومی می سپاریم…)
به مانند شزن! ظاهر شده و با نزدیکی او به سپهر سپهری سرو صدا ها قطع می شود و نمایندگان خشمگین و معترض به یکباره آرام می شوند…!
و از آن پس محمد بهمیی که قرار بود یک مشاور باشد در نقش یک رهبر اکستر در حفاری و کنار سپهری ظاهر می شود که می تواند با حرکات دست خود! نمایندگان را وادار به همراهی یا مخالفت با سپهری نماید…؟!
و آنچه اتفاق میفتد و ملموس است انتصاباتی است که توسط محمد بهمیی و با نظر مستقیم او صورت می گیرد تا سپهر سپهری
اما با کدام هدف؟
اعتلا و رشد نیروی انسانی و شرکت ملی حفاری؟!
اگر چنین است مثلا اوردن یک راننده از مناطق نفتخیز جنوب و گماردن آن به سمت رییس روابط عمومی که قرار است قلب طپنده ی سازمان باشد؟!
؟!سبب کدام اعتلا و بالندگی می گردد..
نه عزیزان
انتصابات حفاری کاملا برای انتخابات طراحی گردیده…
و تماما از یک شهر…و یک قوم!
حال سخن ما اینست که این کار درست و صحیحی است که امکانات و منابع عظیم شرکت ملی حفاری صرف کاندیداتوری یک نَفَر مهمان ناخوانده که از بیرون سازمان نیز آمده است گردد؟!
دستگاه های هشیار ناظر که قطعا موضوعات را رصد می کنند آیا به این موضوع پرداخته اند که یک جوانک که ظاهرا معادن و…بی شماری هم در شهر خود دارد و پیمانکار نیز هست چگونه در سنی کم دارای این همه قدرت گردیده! که نماینده و مدیرعامل و…همه را به بازی گرفته نا به أهداف خود که همانا نمایندگی مجلس است دست یابد؟!!
آیا تا به این حد قدرت گرفتن جوانکی بی تجربه برای سازمان؛نفت و حتی نظام جای سوال ندارد؟
آیا بهتر نیست که قبل از بوجود آمدن بابک زنجانی ها و خاوری ها…علاج واقعه قبل از وقوع کنیم؟!
سخت در عجبم از اینکه نماینده ی شهرستان و نمایندگان سابق شهرستان و حتی رقبای انتخاباتی محمد بهمیی در آینده هم سکوت کرده اند! و صدایی از آنها برای کنترل وضع موجود نیست؟!
گویا إبر و باد و که و خورشید و فلک دست در دست هم نهاده اند تا با امکانات و منابع مالی و انتصابی و…شرکت ملی حفاری جوانکی به سلطان قدرت و مکنت و …تبدیل شود!
تصاویر چند روز پیش بنرهای محمد بهمیی در رامهرمز که در آن نقش تمام زحمتکشان مهار چاه رگ سفید نادیده گرفته شده و محمد بهمیی را “قهرمان مهار چاه!” تنها با چندساعت حضور خوانده بودند
خود بهترین دلیل و مدلل گواه بر این ماجراست
اهواز نو بنابر رسالت ذاتی خود در برابر تهدید ها؛فشارها و تخریب هایی که ظرف چندروز گذشته برای وادار نمودن ما به سکوت و عدم انتشار حقایق موجود بر ما روا داشتند
ایستاده است
و هرگز قدمی به عقب برنخواهیم داشت
قطعا مبارزه با انچه رانت و ظلم و زور است تاوان دارد و ما به احترام پرسنل شریف و زحمتکش نفت و حفاری…پرسنل شریف و مخلص عملیات حفاری که آرزوی دیدن خانواده ها و فرزندان شان را دارند تا ته خط محکم و استوار کنار شما ایستاده ایم
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده می ترسانی؟!
ما گر ز سر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم…
٢٩ دی ماه ٩۶/بابک_طهماسبی